کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
طريق معالجه امراض نفساني ساخت PDF چاپ ارسال به دوست

گفتار هفتم طريق معالجه امراض نفساني
به ياري حقتعالي نخستين در مقام اصول و کليات امراض نفس آدمي بر مي آئيم سپس در مقام معالجه جزئيات آن آنچه نکبت و منقصت وي زيادتر و جنايت وي بيشتر است مقدم مي اندازيم و همان را تذکر مي دهيم.
اجناس و کليات فضائل و رذائل چهارند
 چنانچه در اول کتاب شماره نموديم در مقابل فضائل  چهار گانه (شجاعت، عفت، حکمت، عدالت)
اوصاف مذمومه که ضد او است نيز چهار است و چون فضائل نفساني حد وسط بين اوصاف مي باشند و به حد معيني محدود موجودند به خلاف اوصاف رذيله که غير محدود و متکثرند و نمي توان حد و اندازه معيني براي آن تعيين نمود لهذا بايستي نقطه فضائل را هدف قرار داد زيرا که جد و جهد براي رسيدن به آن مثمر و کوشش در وي مطلوب است اما ساير اوصافي که از حد فضيلت تجاوز نموده اند و از نقطه وسط منحرف گرديده اند يا به طرف زياده يا به طرف نقيصه اگر چه براي هر مرتبه از انحراف آن اسم مخصوصي وضع شده لکن چون وجود مستقل ندارد بلکه به اعتبار فقدان فضيلت موجودند لذا طلب آن بي‌فائده است.
مثال فضائل نفساني مثال نقطه وسط دائره است که آن مرکز دائره و قوام دائره بسته به همان نقطه وسط دائره است لکن از آن نقطه تا به محيط، دائره هائي مي توان فرض نمود که تحت حد و قاعده در نمي آيند و وجود آنها وجود فرضي است که به مقايسه با نقطه وسط مي توان اعتباري نمود و چون وجود عيني خارجي ندارد لهذا مجهولند و تميز خارجي بين آنها نيست تا اينکه بشود به آنها اشاره نمود و همين قدر مي توان در اطراف نقاطي منبسط و پر اکنده اعتبار نمود.
و به دو مثال مطلب را واضح مي نمائيم اگر خط مستقيمي از وسط دائره شروع نمايند تا به محيط دائره کشيده شود مي بينيم دو طرف آن که مرکز و محيط باشد به منتهي درجه از هم دورند لکن درمان خط مستقيم مي توان نقطه هائي فرض نمود که از زيادتي حد و اندازه ندارد.
مثال ديگر در محسوسات ملاحظه مي نمائيم سفيدي و سياهي دو شيئيء محدود و معيني مي باشند که يک ديگر ضد و مبه اين هستند لکن بين آن دو الوان بي شماري است که آن نيز تحت ضابطه معيني نمي آيد.
به همين دو مثال مقايسه کن صفات اخلاقي و فضائل نفساني را که هر کمال و فضيلتي يک امر وجداني بيش نيست و در مقابل آن ضد حقيقي آن نيز يک نوع منقصتي بيشتر نمي باشد لکن از آن فضيلت که حد وسز است تا برسد به ضد حقيقي آن از هر درجه ئي از انحراف که يا به طرف زياده و يا به طرف نقيصه رود يکنوع صفت زشتي پديد مي گردد اين است که گوئيم مقابل هر فضيلت و صفت نيکي اوصاف ذميميه بسيار است و لو آنکه ضد حقيقي آن يکي بيشتر نيست که از هم کمال دوري و مباينت دارند.
توضيح: چنانچه گفته در اين جا دائره ئي فرض مي نمائيم و فضيلتي مثل شجاعت که يکي از فضائل ارجمند انساني به شمار مي رود و ناشي از کمال قوه غضبيه است به جاي نقطه وسط دايره فرض مي کنيم و خط مستقيم از آن شروع مي نمائيم تا به محيط دائره و در آنجا (تهور) که طرف افراط قوه غضبيه است مي گذاريم و ثانيا خط مستقيم ديگري نيز از همان نقطه مرکز تا محيط مقابل آن وضع مي نمائيم و در اين جا (جبن) که طرف تفريط قوه غضبيه است مي گذاريم.
پس مي بينيم در اين جا يک خط مستقيمي کشيده که محاذي با دو طرف دائره است و تهور و جبن که محادي هم واقع شده اند کمال دوري و مباينت با هم دارند.
از اين جا معلوم مي شود که براي هر فضيلتي دو طرف محدودي مي توان فرض نمود و به آن اشاره کرد لکن بين آن دوطرف تا مرکز که محل آن فضيلت است نقاط فرضي بسياري است که اشاره به آن متعسر بلکه متعذر است لکن وسط حقيقي يکي است و آن فضيلت.
و به اين بيان معلوم شد که اجناس صفات رذيله دو برابر صفات حميده مي باشند و چون صفات حميده و نيکو چهار است پس صفات زشت پليد هشت عدد مي شود.
تهور و جبن، دو طرف افراط و تفريط شجاعت محسوب مي گردد. حرص و خمود نفس، دو طرف ملکه عفت شمرده مي شود.
جهل و حيله گري، دو طرف افراط و تفريط قوه فکريه است و حد وسط  حکمت مي باشد.
ظلم و تظلم که عبارت از ظلم کردن و ظلم کشيدن باشد دو طرف افراط و تفريط عدالت است.
اينک در مقام بيان فساد اخلاقي که ناشي از قوه غضبيه است بر مي آييم.

 

 


ضد شجاعت جبن و كم دلي، ضد عفت شهوت پرستي و عياشي، ضد حكمت جهل و ناداني، ضد عدالت ظلم و جور

فضيلت يعني عدالت يك امر واحدي است كه جامع تمام فضائل و سرچشمه جمه مناقب و منتهي درجه كمال انساني است و تشبيه به نقطه وسط دايره از جهت وحدت و بساطت و مركزيت او است و چنانچه نقطه مركز وسط دايره واقع گرديده و نقطه هايي در اطراف فرض مي نمائيم،‌ همين طور عدالت حد وسط و اخلاق رذيله از آن بسيار دورند و بايد دانست كه هر فضيلت و صفت نيكي را دو طرف مي باشد، كه هر دو منقصت است، يكي طرف افراط كه زياده روي است و ديگر طرف تفريط كه اعمال مسامحه كاري است و حد وسط بين آن دو مرغوب و نيكو است و آن فضيلت نفساني است.