گناه و توبه
1ـ تکرار گناه موجب نقصان ایمان است: «شاید انجام گناه در مرتبه اول، با ندامت و تکرار نکردن به قوت ایمان ضرری نمی رساند، و مومن را از اصحاب یمین خارج نمی سازد. و لکن اگر تکرار شود، و بعد از هر مرتبه توبه نکند، کم کم ایمانش ناقص خواهد شد. و به کثرت گناه در اصحاب شمال داخل می شود ، یا در حکم آنها قرار می گیرد.» 2 ـ وجوب توبه: «و به دلیل عقلی و نقلی توبه نمودن ازگناهان واجب خواهد بود. و حقیقت توبه پشیمانی بر گذشته و عزم بر ترک در آینده است.» 3 ـ معنی و حقیقت توبه: «در عرف شرع توبه رجوع و بازگشت از مخالفت و نافرمانی است به اطاعت وبندگی. و در اینکه حقیقت توبه چیست؟ بین علما گفتگو بسیار است بعضی گویند: توبه فقط همان پشیمانی از عمل قبیح، و مخالفت حکم شرع مطهراست. دیگری گفته: معنی توبه پشیمانی و عزم بر ترک است.قول دیگر این است که توبه سه رکن دارد:پشیمانی از خلاف، و عزم بر عدم تکرار، و تدارک مافات. لکن ظاهرا آن شرط سوم در اصلِ تحقق توبه مدخلیت ندارد.آری ممکن است گفته شود: اصل توبه همان پشیمانی است. و عزم بر عدم معاودت از لوازم آن است. و ترک مافات از متمّمات و کمال توبه است. یعنی بدون تدارک مافات توبه تحقق پذیرد لکن توبه کامل نیست. ... و توبه حقیقی نسبت به انسان وقتی تحقق پذیرد، که قلب و سریره وی از تعلقات نفسانی و شهوات طبیعی وارسته گردد و تصفیه شود. و به تمام قوی و مشاعر رجوع به مبدا خود نماید.» 4 ـ توبه نصوح: «توبه نصوح توبه ای است که از روی خلوص، و خالی از شوائب ریا و غیره، برای خدا انجام شود.» 5 ـ شرایط توبه: «اما در شرایط توبه هفت یا هشت مطلب ذکر کرده اند : اول: ندامت بر آنچه گذشته است.دوم:عزم نداشتن بر رجوع به گناه.سوم : رد کردن حقوق مردم، اگر گناه مربوط به حقوق آنها باشد.چهارم: قضا و تدارک فرائض پروردگار، اگر گناه ترک اموری است که خدای سبحان بر او واجب نموده است. پنجم : به یاری ریاضت و طاعت گوشتی را که بدن او در حال معصیت به خود گرفته است آب نماید . ششم : توأم با استغفار و حزن و گریه باشد و از صمیم قلب. هفتم : چشاندن زحمت و رنج طاعت را به جسم چنانکه لذت معصیت را چشیده است. هشتم : فراموش نکردن گناه. به طوری که هروقت به یادش آید، از کار خود پشیمان شود.ولی دلیل خاصی بر این شرط اخیر نیافتم و گوینده آن را نیز نمی شناسم.... » 6 ـ آثار توبه: در این رابطه مراجعه شود به کتاب اربعین ص 470 تا 476
مخزن العرفان ج11 ص373 و اربعین هاشمیه ص 461
مخزن العرفان ج1 ص279و280 ونیز مراجعه شودبه اربعین هاشمیه ص 463 ونیزمخزن العرفان ج13 ص393
اربعین هاشمیه ص 465 و مخزن العرفان ج13 ص394
اربعین هاشمیه ص 466 و مخزن العرفان ج13 ص394
|