کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
خوشی و خوشبختی در اثر اخلاق نیک پدید می گردد ساخت PDF چاپ ارسال به دوست

خوشی و خوشبختی در اثر اخلاق نیک پدید می گردد
ای کسی که طالب سعادت و خوشبختی می باشی و میل داری تمام امور بر وفق مراد و دلخواه تو انجام گیرد، بدان که جمیع نیکی ها و بدی ها و ناکامی ها از درون تو خیزد ، اگر خواهی همیشه خوش باشی و در تمام امور موفق گردی اول خود را اصلاح کن و صفات بد و ناشایسته را از خود زائل گردان ، هر چه هست در خود تو است و از باطن تو بخارج سرایت می نماید و اشتباهاً خیال می کنی از خارج بتو رسیده ، آن چه در اطراف تو است بشکل قلب تو در می آید ، تصادفات خارجی خیلی کم است ، اگر متوجه اعمال و اخلاق خود شوی و (عدالت) و درستکاری در زندگانی بکار ببری و با هر ناملایمی بکنار آئی و با اطرافیان خود بصداقت و درستی و مهربانی رفتار کنی و حسد و بغض و کینه و طمع را کنار گذاری همه آنها با تو دوست صمیمی می گردند و در سختی ها و گرفتاری ها تو را کمک می نمایند و نیز آزاری بتو نمی رسانند.
تمام گرفتاری ها و نقطه های ضعف و سیاه که در زندگانی بشر دیده می شود اگر خوب دقت کنی می فهمی که ناشی از ضعف ایمان و فقدان تقوی پدید گشته ، اگر ایمان و تقوی در دل رسوخ نماید و انسان دارای فکر بلند و همت عالی گردد ، در قلب او نور عقل و دانش طلوع می نماید که بآن راه و روش زندگانی با شرافت خود را پیدا می کند و باندازه قوت و صفای قلب امور خارجی را مطیع خود می گرداند.
خوشبختی و بدبختی بسته بطرز فکر ما است ، تو خود آینه و نماینده عالمی و عالم نیز آینه و نماینده تو است ، اگر تو نسبت بامور جهان بد بین باشی و موجودات را زیبا و مصفا نبینی بلکه همه چیز را بدو نامرتب بینی ، بدان که اینها ناشی از فساد اخلاق تو است و تمام زشتی ها و نادرستی ها که می بینی (39) و اشتباها خیال می کنی امور طبیعی غیر مرتب و سرنوشت ظالم و تو بدبخت می باشی زیرا که هر کس امور عالم را از دریچه قلب خود می بیند ، باطن خود را از کثافات اخلاق زشت تصفیه نما تا عالم را زیبا و مصفا و خوب بینی و همه را نیک و با خود دوست پنداری.
آدم بدبین مردمان نیک را نفهم و رفقا را بد جنس و زیر دستان را نادرست می داند ، باحدی اطمینان ندارد ، هرگز با مردمان بدبین معاشرت نکنید که شما را متهم می گردانند.
و از مطالعه جرائد و کتبی که جنبه زشت امور را تحت مقاله قرار داده و تنقیدات بیجا نموده خودداری نمائید ، زیرا که کنجکاوی ناسالم خواننده را تحریک می نماید و وی را بدبین می کند ، آن وقت از توقعات کوچک و بی مورد بزحمت می افتد ، هر چه بر خلاف میل و رویه او شد او را فوراً عصبانی و کج خلق می کند.
آدم کج خلق باندک چیزی که بر خلاف توقعات بی محل او شد فوراً عصبانی می گردد ، و آتش غضب وی بجوش می آید و مثل کوه آتش فشان هیچ چیز آتش وی را خاموش نمی کند ، آن وقت وی را بفحاشی وا می دارد و از هیچ ظلم و اذیت و ایذائی خودداری نمی نماید ، درست سبعی می شود که می درد و می بلعد و در آن حال خودش نمی داند چه می کند پس بایستی قبلاً یعنی پیش از آن که آتش غضب شعله ور گردد و خاموش کردن آن مشکل شود ، جلو غضب را گرفت ، یعنی باید دید باعث غضب او چه می شود در مقام علاج آن بر آمد و حتی الامکان نگذارد عصبانی شود.
و عمده چیزی که قوه غضب را بحرکت می آورد ، صفت کبر و توقعات بی جاست ، آدمی که خود را بزرگ و برتر از همه مردم دانست منتظر است که مردم وی را اطاعت و بندگی نمایند ، و از حکم او سرپیچی ننمایند ، هر وقت دید بر خلاف توقعات او کسی چندان اعتنائی ننمود و باو وقری نگذاشت ، فوراً عصبانی می گردد.
و همین صفت رذیله کبر است که از آن بسیار صفات زشت مثل کراهت، نفرت، بدبینی ، دشمنی، کج خلقی، حب ریاست، مقام، جاه و غیر اینها تولید می گردد.
و باید دانست که صفات نادرست علاوه بر این که روح و روان آدمی را ضعیف و ناتوان می نماید از قوت و نیروی بدن که برای حفظ سلامتی و دوام بدن لازم است نیز می کاهد ؛ و انسان را مریض و ناتوان می گرداند و مانع پیش رفت او می شود ؛ زیرا که از آدم بد اخلاق مردم نفرت می نمایند ، و مطابق اخلاق زشت او با وی رفتار می نمایند و خودش نیز از قبل صفات زشت خود را در زحمت می افتد ؛ و هر یک از اخلاق فاسد او مثل مار و عقرب و افعی بجان وی افتاده او را می گزند و می درند.
پس برای سلامتی روح و روان و آسایش تن بایستی با نفس مجاهده نمود و عادت زشت و اخلاق فاسد را از میان برد ، و این همان جهاد اکبریست که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از پیروزی از بعض جهادی که با کفار نموده بود فرمود: ( ای مردم از جهاد اصغر برگشتید کوشش نمائید در جهاد اکبر ، اصحاب عرض نمودند چیست جهاد اکبر یا رسول الله صلی الله علیه و آله ؟ فرمود: جهاد با نفس).
کینه، غبطه، حسد، کبر، حرص، بخل، غضب و امثال اینها تولید سمومی می نمایند که بسلامتی شخص ضرر می رساند ، و قوه حیاتی که برای فکر و عمل است صرف خود می نماید.
از میل بمال دیگران چیزی عاید انسان نمی شود و از مال آنها نیز چیزی کم نمی شود ، لکن ضررش عاید خودش می گردد که حسد وی را زبون و فاقد توانائی می گرداند.
اگر دیدی در تو یکی از صفات زشت وجود دارد بزودی از خودت بیرون کن ، و نگذار در روحیه تو نفوذ نماید و ملکه نفسانی گردد که اگر چنین شود بدان که تو در ردیف حیوان مشابه بآن صفت واقع گشته ای و از انسانیت بیرون رفته ای.
این است سر این که در اخبار بسیار واقع شده ، که در قیامت هر کسی بصورت صفات و ملکات نفسانی خود وارد محشر می گردد یعنی اگر سبعیت در او غالب است در قیامت بصورت حیوان درنده ای که مشابه با اخلاق اوست محشور می گردد ، و اگر قوای بهیمی و شهوی بر وی غالب است نیز بصورت حیوانی که مشابه بآن صفات است محشور می گردد زیرا در قیامت باطنها ظاهر می گردد.
خواهر هر وقت دیدی امور عالم مصادف با میل تو نشد و از خارج بتو آزار می رسد و از مردم صدمه می خوری رجوع بباطن خودت کن و ببین چه صفت و عمل بدی در تو رسوخ نموده که عکس العمل وی چنین آفت و بلائی گردیده و بجان خودت افتاده بزودی آن عمل و آن صفت بد را از خود دور کن تا راحت گردی ، اگر دیدی کسی با تو خیانت نمود ببین تو با کی خیانت کرده ای و اگر کسی مال تو را برد ببین تو مال که را تلف نموده ای ، اگر کسی با تو دشمنی و خیانت نمود ببین تو با کی دشمنی و ضدیت نموده بودی ؟
خلاصه هر ناملایمی از خارج بتو رسید اصل و ریشه آن را در خودت پیدا کن ، اگر خواهی دشمن و دوست خود را  بشناسی ببین باکی ضدیت و دشمنی کرده بودی؟
و با چه کسی دوستی نموده بودی، اگر خواهی بفهمی چه کس از تو شکایت دارد و ناراضی است ببین تو از چه کسی نا رضا و شاکی می باشی.
اگر گوئی اگر چه در عالم مکافات و عکس العمل بد کاران بسیار دیده شده لکن نمی توان گفت هر بلاء و نا ملایمی که بسر انسان می آید مکافات عمل اوست ، چقدر از مردمان صالح با تقوی و صاحبان ارواح بزرگ که در زندگانی خود دچار بلاء و ناملایمات و شکنجه بدکاران شده اند بلکه می توان گفت آنها بیشتر مواجه با ناملایمات می گردند.
جواب بطور کلی نگفتیم سبب بلیات و مصائب نتیجه اعمال و اخلاق خودمان است ، هر دانشمندی می داند امور عالم روی قاعده صحیح و میزان اعتدال قرار گرفته و آن چه واقع می گردد منوط باسبابی است و یکی از اسباب بدبختی ها و ناکامی ها اخلاق و اعمال خود شخص است و البته اسباب دیگری نیز دارد مثل مصلحت نظام عالم یا مصلحت خصوصی خود شخص.
آری بایستی اعتراف نمود که روح بزرگ و آدم صالح و نیکوکار شاید زیادتر از مردمان عادی دچار شکنجه روزگار و مواجه با بلیات می گردد لکن ( کار نیکان را قیاس از خود نگیر) امور نسبت بآنها بعکس مردمان عادی است.
امور خارجی نسبت بمردمان عادی غالباً عکس العمل اعمال زشت و ناشی از فساد اخلاق آنها پدید گشته و بصورت بلاء و مصیبت در آمده لکن باید دانست که مردمان بزرگ که دچار بدبختی می شوند بواسطه عظمت و بزرگی آنها است ، زیرا هر قدر روح قوی تر باشد ظرفیت آن برای بلاء زیادتر است و بلاء هر چه زیادتر گردد بر عظمت روح می افزاید و روح و روان آدمی را قوی تر و مصفاتر می گرداند. (40)
این است که گفته اند بلیات دنیا برای مردمان گنهکار مکافات عمل آنها است و نسبت بمردمان نیکوکار سبب تصفیه قلب آنها می شود.
و این که می گویند خداوند بندگان را در بلیات و مصائب امتحان می کند حرف بسیار تمامی است ، بزرگی و عظمت روح انسان یا ضعف . نقص آن هنگام بلیات و آلام خوب معلوم می شود.
اگر خواهی قوت ایمان و عظمت روح کسی را بدانی ببین اگر آفات دنیا او را زبون و بیچاره نمود و عنان صبر و بردباری را از کف وی ربود ، بدان که ضعیف النفس و سست عقیده است و اگر دیدی هنگام بلاء مثل کوه پا بر جا قرار گرفته و باد های مخالف وی را تکان نمی دهد بر وی اعتماد کن و بدان چنین آدمی در امور دین و دنیا حتی در دوستی و رفاقت ثابت قدم و پا بر جاست.
غرض آن که اگر خواهی در دنیا براحتی زندگانی کنی و سعادت مند و کامیاب باشی و در نردبان ترقی و تعالی پله ای بالا روی قدری در خود فرو رو و صفات زشت و اخلاق بد را بمجاهده از خود دور کن و شهوت و غضب را مطیع عقل گردان.