کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
اثبات ائمه دوازده گانه ساخت PDF چاپ ارسال به دوست

اثبات ائمه دوازده گانه
از روی حقایقی که در اصول گذشته راجع بامامت علی بن ابیطالب علیه السلام ذکر کردیم بخوبی می توان اثبات نمود امامت یازده نفر اولاد آن حضرت را که هر یک بعد از دیگری امام و جانشین پیغمبرند.
و دلیل بر امامت هر یک بسیار است که در کتب ( امامیه) مفصلاً ثبت گردیده است.
و در اینجا بعنوان یادداشت بعضی از شرایط اساسی امامت را در ضمن چند اصل تذکر می دهم:
اصل اول- چون خداوند جن و انس را برای عبادت و بندگی خلق فرموده چنانچه در قرآن مجید است: « ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» و عبادت فرع معرفت است تا معبود شناخته نشود عبادت تحقق نپذیرد و چنانچه واضح و هویداست معرفت و عبادت وقتی برای شخص میسر می گردد که پیشوا و رهنما داشته باشد و رهنما وقتی می تواند گمراهان را راهنمائی نماید که اولاً خودش کاملا مراتب کمال را پیموده و بمقصود رسیده باشد و ثانیاً فعالیت خود را در راه دیگران صرف نماید و رهنمای خلق گردد.
خلاصه کرم و رافت حق تعالی مقتضی است که همیشه برای نجات یافتن و هدایت شدن عموم خلق و توده مردم از طرف خود پیغمبری فرستد که مقنن قانون و واسطه بین حق و خلق باشد و قانون الهی را مقرر نماید و معاد و معاش مردم را تامین گرداند ، یا امامی که حافظ و نگهبان دین و اجراء کننده آن قانون الهی و شریعت پیغمبر صلی الله علیه و آله باشد.
پس از آن که فهمیدیم شریعت و دین اسلام باید تاقیامت باقی بماند و دین حافظ و نگهبان می خواهد و قرآن مبین و مفسر لازم دارد بخوبی معلوم می شود که بحکم عقل بایستی سلسله امامت مقتضی نگردد و در هر وقتی امامی زمامدار دین اسلام باشد و بدون امام و پیشوا احدی بسر حد  سعادت و نیک بختی نخواهد رسید ، همین است مضمون آن حدیثی که سنی و شیعه از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می نمایند که فرمود: ( کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد  مرده است مثل کسی که در زمان جاهلیت ( یعنی زمان قبل از اسلام) مرده) . از این حدیث معلوم می شود که در هر وقتی امامی لازم است و مردم موظفند امام زمان خود را بشناسند.
اصل دوم- چنان چه گفته شد هر کسی لایق مقام امامت و خلافت و جانشینی پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی باشد، امام بایستی دارای سه خصوصیت باشد:
اول: افضلیت که در تمام شئونات و خصوصیات افضل از تمام مردم باشد.
دوم: عصمت که نفس مبارکش از هر خطا و نسیان و آلودگی پاک و منزه باشد.
سوم: خود پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام قبل بدستور حق تعالی او را برای امامت و جانشینی خود انتخاب نموده باشند و بعضی دو شرط دیگر گفته اند.
اول: معجزه یعنی کرامت وخارق عاداتی از او بروز و ظهور نماید که معلوم شود او از اولیای حق تعالی می باشد و نیز برای این که بدانیم در دعوای امامت صادق است و دیگر هاشمی بودن.
اکنون می گوئیم بطور حتم و یقین و باتفاق سنی و شیعه این شرائط پنج گانه فوق در احدی از کسانی که ادعای امامت نموده اند موجود نبوده و تمام این خصوصیات پنج گانه بطور تواتر بما رسیده و در محل خود ثبت گردیده که ائمه دوازده گانه ما باتم وجه محقق و موجود بوده ، پس ثابت می شود امامت آنها.
بعبارت دیگر همین دلیل ما را بس که احدی غیر از اینها لایق امامت نبودند و بحکم عقل بایستی در هر وقت و زمانی لطفاً از جانب حق تعالی امامی که حافظ دین و مفسر و مبین قرآن باشد برای هدایت خلق منصوص گردد.
پس نتیجه این شد که این دوازده نفر نور پاک امام وخلیفه و جانشین پیغمبر بوده اند و آیات و اخبار بر اثبات امامت هر یک از این دوازده نفر امام نیز بسیار است.
از جمله آنها همان آیه : « ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» و مراد از صاحبان امر که بلفظ جمع فرموده امامان و خلفاء می باشند که معصومند و از طرف پیغمبر صلی الله علیه و آله بنص صریح تعیین برای امامت شده اند نه خلفائی که باتفاق شیعه و سنی شالوده فسق و فجور و ستم بودند مثل بنی امیه و بنی عباس و دیگران و یا کسانی که بدون اذن پیغمبر صلی الله علیه و آله و بدون استحقاق غصب خلافت نمودند و بجای پیغمبر صلی الله علیه و آله بر کرسی خلافت نشستند زیرا معقول نیست خداوند امر نماید باطاعت فاسق و اطاعت او را مقارن اطاعت خود و رسولش گرداند.
آیه دیگر: « فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» سئوال کنید از اهل ذکر اگر نمی دانید. سوره انبیاء آیه 7 و بنابر اخبار بسیار که از طریق سنی و شیعه ذکر می نمایند مراد از اهل ذکر پیغمبر صلی الله علیه و آله و حضرت امیر علیه السلام و اولاد معصومین آن جناب می باشند، البته آنهایند مخزن علم رسول صلی الله علیه و آله و حاوی علم قرآن و معدن وحی و مظهر صفات ربوبی و آنها کسانی می باشند که خداوند آنها را از هر صفت زشت و پلیدی پاک و منزه نموده پس بایستی تمام علوم از سرچشمه دانش آنها اخذ شود و آنها لیاقت جانشینی رسول و پیشوائی مومنین را دارند نه هر جاهل و نادانی و آیاتی که باشاره و کنایه دلالت بر امامت ائمه وارد شده بسیار است مختصر نمودیم.
در کتب صحاح سته که آن شش کتابی است از کتب معتبره سنی ها بچند سند روایت نموده که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده: ( دین اسلام همیشه بر پا است تا روز قیامت و بر مردم می باشد دوازده خلیفه که همه آنها از قریش می باشند).
و در بسیاری ازاخبار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده: ( عدد خلفای من عدد نقباء بنی اسرائیل است). و چنان چه نقباء بنی اسرائیل دوازده نفر بودند و تمام آنها اولاد انبیاء و اوصیاء بودند خلفاء دوازده گانه پیغمبر صلی الله علیه و آله نیز بایستی مقام و مرتبه آنها نزدیک بپیغمبر صلی الله علیه و آله باشد.
حدیث دیگر که مشهور بین سنی و شیعه است این است که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: من از میان شما می روم و دو چیز بزرگ بین شما می گذارم ( کتاب خدا و  عترت خودم اگر باین ها چنگ بزنید هرگز گمراه نمی شوید و این دو از هم جدا نمی شوند تا نزد حوض کوثر بمن برسند).
پس از این حدیث معلوم می شود که همیشه و در هر زمانی با قرآن امامی می باشد که مفسر قرآن و رهنمای خلق است که مردم در گمراهی و جهالت نمانند.
تعجب این جاست که با این که کتب سنی ها پر است از فضائل این دوازده نفر نور پاک و احدی از دوست و دشمن نتوانسته کوچک تر خطا و سهوی یا لغزش و اشتباهی نسبت بآنها دهد تا کسی خودش نبیند شاید باور نکند که چه اندازه شرافت و فضیلت و معجزه و کرامت درباره هر یک از ائمه علیه السلام در کتب سنی ها نقل نموده اند وبا این حال تصدیق بامامت آنها نمی کنند این نیست مگر تصعب و متابعت آباء و اجداد و شاید بعض محققین آنها از ترس و تقیه اظهار نمی کنند.
دلیل بر امامت امام زمان
و این که حضرتش تا حال زنده است و وقتی ظاهر می شود و زمین را پر از عدل داد می کند پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد بسیار است که مجلدات زیاد وافی بذکر آن نیست و اگر بخواهیم شمه ای از آن را ذکر کنیم باز سخن دراز می شود پس بناچار اختصار می نمائیم بهمان ادله ای که در اثبات باقی ائمه ذکر شد.
و آن حدیث مشهور و معروف بین شیعه و سنی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ( در آخر الزمان از اولاد فاطمه کسی ظاهر خواهد شد که زمین را پر از عدل می کند پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد و آن شخص اسمش اسم من است و کنیه اش کنیه من  و مالک تمام روی زمین گردد و مضمون این حدیث با اختلاف الفاظ متواتر معنوی است بین سنی ها و نیز دلیل دیگر تمام ادیان و مذاهب مختلفه که معتقد بخدا و پیغمبری می باشند عموماً متفقند که در آخر الزمان وقتی کفر و فساد عالم را فرا گرفت خداوند شخصی را می فرستد که مصلح جامعه باشد و فساد را بنظام و کفر را بایمان تبدیل گرداند و زمین را از عدل و داد پر گرداند پس از آن که مملو از ظلم و جور شده باشد.
منتهی آن مصلح را هر کسی باسمی می گوید ، یهودی ها گویند اسم آن الیاس است ، عیسوی ها گویند آن شخص عیسی علیه السلام  است ، بودائی ها گویند خود بودا است ، مسلمان ها باعتبار حدیثی که بین تمام آنها مشهورو معروف است می گویند مهدی قائم از ذریه فاطمه سلام الله علیها است.
خلاصه همه متفقند که وقتی کفر و فساد عالم را گرفت بمقتضای عدل و کرم خداوندی لازم است مصلحتی بفرستد که مردم را از سرگردانی و گمراهی بجاده مشتقیم هدایت نماید.
امروزه چنان چه می بینیم کفر و ظلم سر تا سر عالم را فرا گرفته آیا محتاج بمصلحی که از طرف خدا باشد نیستیم ، البته محتاجیم ، حالا با خود فکر کن آیا این مصلح باید چه کسی باشد ، پیغمبری که به نبوت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله خاتمه یافت دیگر تا قیامت پیغمبری نخواهد آمد امامت نیز وقتی محقق می گردد که آن شرایطی که گفته شد که افضلیت و عصمت و نص از پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام سابق است درباره امام ثابت باشد آیا غیر از امام دوازدهم شیعیان اثنی عشری کسی دیگر لایق این منصب می باشد.
آیا می شود بامامت شناخت کسی را که رشته او متصل بائمه نباشد اگر کسی غیر از امام دوازدهم که او را باسم و رسم می شناسیم که او پسر امام حسن عسکری است و از طرف پدر بزرگوارش بخلافت و امامت پذیرفته شده در این زمان پیدا شود و ادعاء کند که من آن کسی هستم که پیغمبر صلی الله علیه و آله خبر داده در آخرالزمان می آید برای هدایت خلق بچه دلیل او را بامامت بشناسیم،فرض این است که رشته امامت قطع گردیده چه کسی او را برای امامت انتخاب نموده و بجانشینی خود وی را پذیرفته از کجا افضلیت و عصمت او را بفهمیم.
خلاصه پس از آن که دانستی بعقل و نقل ثابت است که دین اسلام حافظ و نگهبان می خواهد و نیز قرآن مفسر و مبین لازم دارد و مردم در هر وقتی و زمانی محتاج برهنما می باشند پس بحکم عقل بایستی در هر وقتی و زمانی امامی باشد و چون بدون تعیین از امام سابق نمی شود کسی را بامامت پذیرفت و رشته امامت باید قطع نگردد ، ثابت می شود که امام زمان ما همان قائم آل محمد صلی الله علیه و آله پسر امام حسن عسکری علیه السلام است و الآن زنده و ما از درک حضورش محروم می باشیم و وقتی اسلام بمنتهای ضعف رسید و کفر و ظلم عالم را فرا گرفت البته ظاهر می گردد.
و غیبت او منافات با اصل مطلب ندارد زیرا وقتی بادله و براهین از عقل و نقل ثابت شد که واجب و لازم است در هر وقت و زمانی مردم مبلغ و پیشوا و رهنما داشته باشند که وی حافظ دین و مفسر قرآن باشد معلوم می شود غیبت او برای مصالح چندی است که بایست مدتی از نظرها غایب گردد ، لکن در حال غیبت نیز وظائف خود را انجام می دهد یعنی بقدر امکان در حفظ دین می کوشد و اختلاف بین شیعیان را بهر ترتیبی که هست رفع می نماید و چنان چه گفته اند فائده امام غائب مثل فائده خورشید می ماند در روز ابر که جرم خورشید پیدا نیست لکن آثار وی هویدا است.