کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
بهشت و جهنم ساخت PDF چاپ ارسال به دوست

بهشت و جهنم
آخرین قدم انسان و منتهای سیر هر فردی از بشر یا محل و مقامی است که آن را بهشت نامند یا محلی است که آن را جهنم گویند ، بهشت را درجاتی است چنان چه جهنم را درکاتی است و آدم جهنمی اگر چه بکمال انسانیت نرسیده و از مقام شامخی که برای وی مهیا شده خود را محروم نموده لکن در شقاوت بمنتهی درجه کمال رسیده باین جهت مستحق جهنم و عذاب ابدی گردیده است.
و بقسمت اولیه بهشت منقسم بدو قسمت است ، قسمتی از آن اختصاص بمقربین دارد و بزرگترین نعمت اهل آن مشاهده انوار احدیت و ملاحظه لمعات اشراق سرمدی است و کسانی که در این عالم کوشش تمام در معارف الهی نموده اند و از نعمت معرفت الهی قدری برخوردار گردیده اند لکن احتیاجات ضروری مانع شده از تکمیل آن ، در آخرت کامل می گردند و معارف ایشان در آن نشأه قیامت بدرجه مشاهده می رسد یعنی بقلب خود آثار جمال الهی را مشاهده می نمایند و از آن محظوظ می گردند و لذت می برند بطوری که ( نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بخاطر احدی خطور نموده).
و قسمت دیگر بهشتی است که برای مومنین نیکوکار که آنها را اهل یمین گویند مهیا شده اگر چه مقربین نیز از آن نعمت های جسمانی حظ کامل دارند لکن نزد ایشان نعمتهای جسمانی نسبت بحظ مشاهده انوار جلال خداوندی ارزشی ندارد و چنین اشخاص در دنیا هم اعتنائی به نعمت های جسمانی ندارند مگر بقدر احتیاج و ناچاری.
خلاصه نعمت های بهشت ولذائذ و حظوظی که عاید اهل آن می شود از حیطه تصور بشر خارج است لهذا آن چه در وصف بهشت گفته شود ضرب المثل است و آن قدری که در خور فهم بشر بوده در قرآن کریم و کلمات اهل عصمت در اوصاف نعمت ه ای بهشت و نکال جهنم بیان نموده اند.
خلاصه بطوری که از قرآن مجید و اخبار بسیار استفاده می شود اهل بهشت دارای حیات جاودانی و بلذائذ روحانی و جسمانی همیشه محظوظند و دائماً درلذت و خوشی می باشند بطوری که کوچک تر ناملایمی و نگرانی برای آنها تصور ندارد در سوره زخرف آیه 71 فرموده: ( در آن بهشت است آن چه را که شخص مایل باوست و آن چه را که چشم از نگاه باو لذت می برد).
اما اهل جهنم و بدکاران و سیه بختان چنان در ضیق و ظلمت نفس گرفتارند و دستها بگردنها بسته زنجیرها و غلهای آتشین در گردن آنها بطوری که احدی قدرت بر تکلم ندارد و اعضاء و جوارح باذن حق تعالی شهادت می دهند و ملائکه بآنها توبیخ و سرزنش می نمایند.
و آدم جهنمی از جهت خباثت نفس و تعلق بدنیا میل می کند بچیزی که بر ضرر وی تمام می شود چنان چه از اخبار معلوم می شود که جهنمی تشنه می گردد آب می طلبد از (غسلین) که مشروب اهل جهنم است بوی می خورانند بمجرد آشامیدن تمام گوشت صورت و دهان وی فرو می ریزد و آن آبی است که اگر قطره ای از آن بر کوه های دنیا ریخته شود گداخته می گردد.
همین طوری که نعیم اهل بهشت از قسمت حظوظ روحانی و جسمانی فوق حد بیان و توصیف است و انسان تا وقتی که مقید بعالم طبیعت است از ادراک حقیقت آن عاجز است ، همین طور سختی جهنم و المی که در اثر اعمال زشت و اخلاق ناپسندیده از قبل حاکم روز جزا مترتب می گردد در خور توصیف نیست ( من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش).