کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
شناختن معاد موقوف ساخت PDF چاپ ارسال به دوست

مطلب سوم: شناختن معاد موقوف بر شناختن مبدأ است
تا مبدء وجود خود را بعلم و قدرت و حکمت نشناسی و ندانی که کمال و جمال و بهای مطلق منحصر بآن فرد ازلی و آن موجود سرمدی است و ظهور آثار الهی و مشیت کامله سبحانی در وجود انسان هویدا گشته معاد خود را که بعینه بازگشت بمبدء است نخواهی شناخت.
و وقتی دانستی (بعین الیقین) (1) مشاهده نمودی که انسان وقتی بمنتهای کمال می رسد و مظهر اتم و نماینده آن وجود احدی می گردد که جامع تمام کمالات و دارای مزایا و مراتب وجود گردد و آینه مانند نماینده شمس وجود گردد آن وقت ایمان کامل پیدا می کنی بایستی بشر منازل و مراحلی بپیماید تا آنکه لایق این مقام گردد.
خلاصه شناختن معاد متفرع بر شناختن نفس موقوف بر شناختن حق است تا خود را (بعبودیت) نشناسی خدا را ( بالوهیت و بمعبودیت) نخواهی شناخت و بعکس هم تا حق را به ( الوهیت و بمعبودیت) نشناسی خود را به (عبودیت) نخواهی شناخت زیرا که (معبودیت) و عبودیت ( متضائفین ) می باشند یعنی تصور هر یک از آنها موقوف بر تصور دیگری است و هر قدر حق را بهتر بشناسی خود را بهتر شناخته ای ( من عرف نفسه فقد عرف ربه ) کسی که نفس خود را شناخت خدای خود را شناخته است.
شناختن نفس همان شناختن حق است زیرا که نفس اثری از آثار او و فعلی از افعال او می باشد و شناختن اثر و فعل شناختن فاعل و موثر است بآن وجهی که موثر و فاعل است نه بکنه ذات و حقیقت وجود او زیرا که اثر و فعل نمونه و نمایشی است از موثر و فاعل ما برای شناختن حق راهی بجز آثار او نداریم.(2)
لکن وقتی می توانیم بآینه موجودات حق را مشاهده کنیم که آن ها را بنظر مرآتی بنگریم و در آن ها جمال و جلال (الوهیت ) را ببینم و این نحو معرفت وقتی تحقق پذیرد که جسم قلب که آینه حقیقت است باز شود و موجودات را همان طوری که هستند یعنی بوجهی که آثار وجود حق می باشند ملاحظه کنیم نه باعتبار ذات آنها.
شخص موحد و مومن کامل در این لحاظ هیچ یک از موجودات را بنظر استقلالی نمی نگرد بلکه ( بعین الیقین) مشاهده می نماید که تمام ممکنات ظل وجود حق و آثاری از فیض (رحمت واسعه ) او می باشند و وجود آنها وجود تبعی و ربطی و غیری است بلکه عین ربط است.
و پس از آنکه انسان خود و خدای خود را شناخت می فهمد که کمال و تمامیت بشر وقتی تحقق پذیرد که مظهر و نماینده اوصاف حق گردد (3) و آن برای بعض اشخاص بعد از طی مراحل و نشآت دست می دهد بلکه در قیامت کبری هر فردی از بشر بوجهی مظهر و نماینده اسماء الهی می گردند.
چنانچه در کفار و اشقیاء اسم ( المنتقم و شدید العقاب ) که منبعث از سخط و غضب الهی است تظاهر می نماید و در اهل ایمان و موحدین اسم (الرحمن الرحیم ) و امثال اینها که منبعث از رحمت واسعه حق ست تظاهر می نماید و اگر معاد در کار نبود اسماء حق تعالی ظاهر نمی گشت و سلطنت حقه حقیقیه حق نمودار نمی گردید چنانچه در حدیث قدسی فرمود: ( کنت کنزاً مخفیاً فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق کی اعرف) من گنج مخفی بودم پس دوست داشتم که شناخته شوم خلق کردم خلق را که شناخته شوم.

.............................................
(1)- عین الیقین یقینی است که از راه مشاهده و عیان حاصل گردد نه از راه دلیل و برهان زیرا که یقینی که از راه دلیل و برهان حاصل گردد او را ( علم الیقین) گویند نه عین الیقین.
(2)- موجودات وقتی آینه جمال حق اند که بآن طوری که هستند بآنها نظر کنیم یعنی بوجهی که فعل حق و اثر او می باشد زیرا که نظر نمودن بآنها باین وجه مستلزم معرفت و شناسائی فاعل و موثر آنها است بعبارت دیگر وقتی نظر کنیم به آنها نظر ظلی و ربطی نه نظر استقلالی و نفسی در آنها اوصاف حق مثل علم و قدرت و حکمت و اراده  و مشیت حق را می بینیم.
(3)-  منسوب بحضرت امیر علیه السلام است که فرمود: ( من چشم بینای حقم، من گوش شنوای حقم، من دست کرم حقم و همچنین است حال باقی ائمه هدی علیهم السلام و اولیای حق تعالی ، لکن این را باید دانست که مقصود این نیست که اینها متصف بصفات حق می باشند صفات حق تعالی عین ذات اوست مقصود این است که اینها از شدت قرب بحق نمایش می دهند صفات حق را .