کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
مقاله هشتم در حساب است ساخت PDF چاپ ارسال به دوست

مقاله هشتم در حساب است
یکی ار خصوصیات معاد حساب و طیران نامه اعمال است و آیات و اخبار در ثبوت آن بی شمار است در کتاب کریم فرموده: « و ان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله فیغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء و الله علی کل شیء قدیر».
و در جای دیگر فرموده: « اولئک لهم سوء الحساب». و از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل می نمایند که فرموده: روز قیامت قدمی بر نمی دارد عبد مگر آنکه از چهاز چیز سئوال می نمایند یکی از عمر او که در چه چیز صرف نمودی و یکی از جوانی که در چه چیز مصروف نمودی و یکی از مال او که از کجا آوردی و در چه مصرف خرج نمودی و یکی از دوستی اهل بیت من (علیهم السلام) و از این قبیل آیات و اخبار بسیار است.
و حساب عبارت از جمع نمودن اعداد متفرقه و شناختن اندازه آن است و حساب قیامت جمع نمودن افعال عباد و سنجش و موازنه نمودن بین خوب و بد آنها است و چنانچه از اخبار معلوم می شود در قیامت از جهت  احاطه علم و سعه قدرت حق تعالی در یک لحظه حساب تمام خلایق کشیده می شود ( و هو اسرع الحاسبین) و سجل اعمال هر کسی نزد او حاضر می گردد و این است (تطایر کتب) یعنی پرواز نمودن نامه های اعمال و شاید (تطایر کتب) کنایه از سرعت حساب و اطلاق یافتن هر فردی بر سجل اعمال خود و امتیاز دادن خوب از بد و صحیح از فاسد آن باشد زیرا که در عالم قیامت امتداد زمانی و مسافت مکانی تصور ندارد همه چیز او در کمال سرعت صورت می گیرد این است که حساب خلایق به لمحه ای تمام می شود و  کتب اعمال مثل برقی که از آسمان بزمین فرو ریزد با کمال سرعت بدست صاحبش می رسد کتاب کریم فرموده: « اقرء کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً» خطاب می رسد باو بخوان کتاب اعمال خودت را کافی می باشی تو را در این روز که حساب کننده باشی بر ضرر خودت.
در سوره جمعه فرموده: « قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون». بگو ای محمد صلی الله علیه و آله مرگی که از وی فرار می کنند البته ملاقات می کند شما را پس باز گردانیده می شوید بسوی عالم به پنهان و آشکارا پس خبر می دهد شما را بآنچه عمل می کردید.
و در این مبارک آیه اشارات و نکاتی مندرج است.
یکی آنکه مرگ امر حتمی است و فرار از وی برای احدی میسر نیست .
و دیگر آنکه بر گشتن ما بسوی مبدأ وجود ما است که او عالم و محیط بر تمام عوالم امکان است و شاید بقرینه ( فینبئکم بما کنتم تعملون) کنایه از این باشد که عالم پس از مرگ عالم جمع است و عالمی است که آنچه در این عالم که وی را عالم شهادت گویند و آنچه در اینجا غائب و پنهان است از بشر که وی را عالم غیب گویند در آن وقت تماماً حاضر و هویدا می گردد این است که هر فردی از بشر خبر دار می شود بآنچه کرده از نیک و بد.
نکته دیگر آنکه چون حق سبحانه عالم بغیب و شهادت است و آنچه بوده و هست در نزد او مکشوف و حاضر است و گذشته و حال و آینده در نظر شهود او یکسان و عالم بهمه و محیط بر عوالم امکان است انسان هم پس از آنکه بازگشت بحق نمود عالم غیب و شهادت در نظر شهود وی جلوه گر می گردد.
و چون این عالم دنیا ، عالم تجدد و حدوث و عالم کون و فساد است و علی الدوام در تغیر و تبدل می باشد لهذا هیچ چیز در وی ثبات و قرار ندارد و همین طوری که اجزاء عالم قرار و ثباتی ندارد همین طور علم ما باو و ادراک او هم ثابت نمی ماند چنانچه می بینیم یک واقعه ای که رخ داد هر قدر هم مهم باشد پس از چندی کهنه می شود و کانه فراموش می گردد.
اما عالم قیامت چون عالم جمع و عالم حقیقت است آنچه در این عالم واقع گردید جوهر و حقیقت و اصل وی همانست که در عالم قیامت ظاهر و هویدا می گردد بلکه اشیاء این عالم بعینه یعنی ماده و صورت و خصوصیات خود ظهور و بروز می نماید.
و چون عالم قیامت عالم ثبات و قرار است کهنه گی و فناء و تغیر و حدوث برای وی متصور نیست که تمام اعمال و افعال و حرکاتی که انسان در این عالم کرده با نتایج و خصوصیات و آثاری که بر هر یک بایستی مترتب گردد نزد وی حاضر می گردد و اشاره بهمین مطلب دارد قول سبحانه که فرموده: ( و وجدوا ما عملوا حاضراً) (1) اینست که از روی تعجب گویند ( یا ویلتنا ما لهذا لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصیها ) ای وای بر ما چه بوده است این نامه اعمال را که فرموده نگذارده هیچ کوچک و بزرگی را مگر آنکه شمرده و ضبط نموده تمام آنها را.
بلکه می توان گفت صحیفه اعمال همان نفس آدمی است زیرا که هر عمل و فعلی که از وی صادر می گردد اثری از وی در نفس می ماند تا آنکه کم کم بکثرت افعال ملکه نفسانی حاصل گردد چنانچه مشاهده می نمائیم کثرت عمل عادت می شود و خلق و ملکه ای که وی را طبیعت ثانوی گویند ناشی از وی است و اگر کثرت اعمال و افعال باعث ملکه نفسانی نمی شد تعلیم و تمرین و تربیت بی محل و لغو بود و عقلاء بر وی اقدام می نمودند.
 علاوه بر این هر کسی بوجدان خود می فهمد کارهائی که مداومت نموده و عادت کرده یک حالت و ملکه ای در نفس وی پدیدار شده است که زوال آن متعذر بلکه در بعض موارد محال بنظر می آید.
پس در قیامت که یکی از اسامی آن ( یوم تبلی السرائر ) است یعنی باطن هر چیزی ظاهر می گردد و تمامی افعال و اعمالی که انسان کرده و عقائد و معارفی که در ضمیر خود پنهان نموده واخلاق و ملکاتی که کسب کرده تماماً هویدا و ظاهر می گردد و در آن روز مطالب از ممکن غیب بحد شهود و عیان می رسد و بحکم حق تعالی تمام اجزاء بدن انسان شهادت می دهد بر اعمالی که از آنها صادر گشته چنانچه در کتاب کریم در سوره نور فرموده: « یون تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون». روزی که شهادت می دهد بر ضرر آنها زبان آنها و دستهای آنها و پاهای آنها بآنچه کرده اند.
و همین ملکات نفسانیه است که باعث خلود در جهنم و دوام عذاب می شود مگر آنکه کرم و عفو حضرت حق تعالی شامل حال عاصی شود و گر نه فرو رفتن در معاصی و سیئات با عدم ایقان و ایمان کامل مقتضی عذاب همیشه گی است اینست که کفار در جهنم جاویدانند.
و سرش اینست که اعمال بد و نیت شر در حکم بذری می باشند که در مزرعۀ نفس انسان ریخته شود و نمو نماید و در قیامت بثمر رسد « الدنیا مرزعه الاخره » آن چه اینجا کشتی آن جا درو می کنی.
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر                      کای نور چشم من بجز از کشته بدروی
خلاصه صحیفه اعمال همان صفحه نفس بشر است و آن کتابی است که « لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصیها» فرو گذارده نکرده و هیچ کوچک و بزرگی را مگر آنکه ثبت و ضبط نموده و این کتابی است که در این عالم مخفی و غیر معلوم است و چون بمرگ کشف غطاء می شود و پرده از روی کارها برداشته می شود و عالم غیب بمرتبه شهود و عیان می رسد انسان می گوید: « یا ویلنا قد کنا فی غفله من هذا بل کنا ظالمین.(سوره انبیاء آیه 97).(2)

..................................................
(1)- خلاصه معنی آنکه انسان در قیامت تمام اعمال خود را حاضر می بیند که گویا همان حال بجا آورده.
(2)- یعنی ای وای بر ما که بتحقیق غافل بودیم از این اعمال و افعال بلکه بودیم از ظلم کنندگان یعنی بر نفس خود ظلم و ستم نمودیم و خود را در مقام سخط و غضب حق تعالی در آوردیم.