کتابخانه

تغییر اندازه فونت

A+ | A- | Reset
سوره البقرة : آيات 8 تا 10 ساخت PDF چاپ ارسال به دوست


مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏1، ص: 125

 [سوره البقرة (2): آيات 8 تا 10]

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ (8) يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ (9) فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ (10)

ترجمه:

بعضى از مردم كسانى ميباشند كه ميگويند ايمان آورديم بخدا و ايمان آورديم بروز قيامت در صورتى كه آنها ايمان نياورده‏اند

بخيال خود خدا و رسول خدا و مؤمنين را فريب ميدهند لكن فريب نميدهند مگر نفس خود را و نمى‏فهمند

در قلب آنها مرض است و خداوند مرض آنها را زياد ميكند و براى آنها است عذاب دردناك براى آنكه بمؤمنين دروغ ميگفتند باظهار ايمان و در باطن پيغمبر را تكذيب مينمودند.

 (توضيح آيات)

از «و من الناس» تا سيزده آيه بيان حال منافقين و كسانى است كه از روى تدليس و خدعه وقتى بمؤمنين برخورد مينمودند اظهار ايمان ميكردند و كلمه شهادتين ميگفتند و چنين وانمود ميكردند كه ما با شما ميباشيم و وقتى با كفار بودند اظهار كفر خود مينمودند اين است كه خداوند خبر ميدهد برسول خود كه مؤمنين را از حال آنها آگاه گرداند كه خود را از شر آنها حفظ نمايند و فريب جماعت منافقين را نخورند و بدانند اينها حقيقة مؤمن نيستند و من براى تبعيض است و ناس اسم جنس و لام براى تعريف جنس است يعنى بعضى از جماعت مردم چنين ميباشند و گويند انسان را براى اين انسان گويند كه در روز الست با خدا عهد بست و در دنيا فراموش نمود و انسان مأخوذ از نسيان است يا انسان از انس است كه هميشه طالب اين است كه بمثل خود انس بگيرد

مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏1، ص: 126

معنى خدعه چيست و منافقين چگونه خدعه ميكردند

اصل خدع اخفاء نمودن و وا نمودن خلاف باطن و تظاهراتى است كه اصل و مبنى صحيحى ندارد و رويّه منافقين بر همين منوال بوده كه تظاهر ايمان مينمودند در صورتى كه در باطن منكر بودند بلكه در صدد ايذاء مؤمنين و مسلمين برمى‏آمدند و بگمان خود مؤمنين را فريب ميدهند و نميدانستند كه خود را فريب ميدهند و ضرر نفاق عايد خود آنها ميگردد نه بمؤمنين چنانچه فرموده وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ «1» سوره فاطر آيه 41 و محرك منافقين بر نفاق جهاتى احتمال داده شده:

1- حفظ جان و مال و عرض خود زيرا كه مسلمانها جهاد را بدستور رسول اكرم تا وقتى ادامه ميدادند كه كفار شهادتين بزبان جارى نمايند.

2- نزد مسلمانها محترم باشند و مؤمنين بنظر اجلال بآنها نظر نمايند.

3- اظهار اسلام مينمودند براى جاسوسى، كه تفتيش نمايند و از اسرار مسلمانها اطلاع پيدا نمايند و بكفار خبر دهند.

4- اظهار ايمان ميكردند بطمع غنيمت و غير اينها از اغراض فاسدى كه در نظر داشتند و چون رسول اكرم (ص) مأمور بظاهر بود لذا در بسيارى اوقات افشاء سرّ آنها را نمينمود.

فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً همين طورى كه بدن را صحت و مرض است قلب را نيز مرض و صحت است وقتى مزاج بدن از حد اعتدال خارج گرديد به اينكه يكى از اخلاط چهارگانه خون، صفراء، سوداء، بلغم، غلبه نمود بر باقى اخلاط انسان‏

__________________________________________________

 (1) و احاطه نميكند مكر و انديشه نمودن بدى مكر باهلش يعنى بمكر كننده [.....]                       
مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏1، ص: 127

مريض ميگردد آن وقت اگر قابل اصلاح باشد بمداوا از حد انحراف برميگردد بحد اعتدال و مرض بصحت تبديل ميگردد، لكن ممكن است بطورى از اعتدال خارج گردد كه علاج پذير نباشد.

         چهار طبع مخالف سركش             چند روزى شوند با هم خوش‏

         چون يكى زين چهار شد غالب             جان شيرين برآيد از قالب‏

 (سعدى) همين طور قلب را نيز صحت و مرض است علامت صحت بدن ظهور آثار صحيح و حركات معتدل و افعال پسنديده است صحت قلب عبارت از پيدايش اخلاق نيكو و اعتدال ملكات و صفات حميده و اعمال پسنديده است.

هر گاه بدن صحيح و سالم باشد افعال طبيعى بطور شايستگى از آن ظهور و بروز مينمايد، چشم درست مى‏بيند، گوش واضح ميشنود دست و پا هر يك عمل خصوصى خود را انجام ميدهند و بر خلاف وظيفه خود عمل نمى‏نمايند.

قلب نيز وقتى سالم است كه وظائف خصوصى خود را انجام دهد و وظيفه خصوصى قلب كسب معارف و علوم حقيقى است.

خداوند در مقام تعريف قلبى كه خالى از قذارات نفسانى است برآمده و فرموده إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ «1» سوره شعراء آيه 78 قلب سالم محلّ اشراق نور علم و ايمان و جلوه‏گاه حضرت احديّت است همانطورى كه مزاج سالم مايل بغذاء نافع بحال خود است قلب سالم نيز مايل بغذاى روحانى است كه آن كسب علوم و معارف ميباشد.

خلاصه قلب وقتى صحيح و سالم است كه در صفات و ملكات نفسانى حد وسط را احراز نموده باشد كسى كه داراى ملكه عدالت كه جامع بين‏

__________________________________________________

 (1) مگر كسى كه خداوند بوى عقل سالم عنايت فرموده.                       
مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏1، ص: 128

حكمت، شجاعت، عفت، است گرديد، معلوم ميشود كه قلب وى سالم است و علامت صحّت قلب اين است كه محلّ اشراق نور معرفت گردد.

و مرض قلبى بجهاتى شديدتر و علاج آن صعب‏تر و سخت‏تر از مرض بدنى است و بمراتب بسيار تداوى وى مهمتر و لازم‏تر است زيرا كه قلب از شريف‏ترين اجزاء انسانى بشمار ميرود بلكه اصل و حقيقت انسان قلب وى است بشرى كه قلبش مريض شد ديگر اسم انسانيت وى را نشايد بايستى وى را در رديف حيوانات محسوب گردانيد.

هر وقت ديدى قلب تو مايل بكسب علوم و معارف و تحصيل تقوى نيست بلكه مايل بچيزهاى باطل و بى معنى است بدان كه تو مبتلا بمرض قلبى ميباشى، از حضرت امير (ع) است كه‏

 «طبع العليل يميل الى الأباطيل» «1»

آن وقت بزودى خود را معالجه نما كه اگر در معالجه كوتاهى نمايى مرض مزمن ميگردد و معالجه مشكل ميگردد.

و غلبه قواى سبعى و بهيمى است كه قلب را مريض و كدر ميكند و چون هر مرضى را بايستى بضدش معالجه نمود كوشش كن تا قواى حيوانى را رام گردانى و عنان آن را بدست عقل دهى و تحت حكومت عقل وادارش نمايى تا آن را از مرض برهاند و بصحت آورد و اگر در مقام معالجه و علاج مرض قلبى بر نيامدى البته مرض شديدتر ميگردد تا آنكه داخل گرداند تو را در آن كسانى كه در باره آنها فرمود فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً، وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ سوره بقره آيه 9.

__________________________________________________

 (1) اثر قلب مريض اين است كه طبع مايل ميگردد بچيزهاى باطل.